تهدید کارساز

این شناوره بود پارسال نوشتم که بهش 48 ساعت وقت دادن که بره تو پارکینگ


هنوزم اونجاست D-: 

اینم عکس جدیدش


نظرات 9 + ارسال نظر
کاملیا یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:34 ب.ظ

بریم بدزدیمش!!!

می تونیم به مناقصه بذاریمش!!!

حیفه به خداُ‌بیخودی داره آب می خوره ...

ثالثا که تو خشکیه و آب نمیخوره
ثانیا که صاحبش باید به مناقصه بذاره نه ما
اولا من که هیچی، شما اصلا تا حالا تخم‌مرغ دزدیدی که میخوای کشتی بدزدی؟

رضا یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:10 ب.ظ http://ttnever.com

به این میگن اقتدار نیرو !!!

ماهی سیاه کوچولو دوشنبه 5 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:15 ق.ظ

می گم من یه پیشنهاد دارم! اینکه ظاهرا بی صاحبه، بیا دو تایی بفروشیمش :) چون پیشنهاد اصلی از من بود، 90، 10 تقسیم می کنیم..تو برو دنبال کاراش، 10 تا سود ببر :))) هه هه هه..

ماجرای صاحباش مثل این بچه دماغوهای ویلون تو کوچه‌هاست، کافیه آینه ماشینت بهشون بخوره تا صدتا صاحاب پیدا کنن.

من مشتریش رو پیدا کردم، تو حملش تا مکان مشتری رو به عهده بگیری 90 درصدش رو کاسب شدی‌هاااا :))

یه زن دوشنبه 5 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:00 ق.ظ http://me-justawoman.blogsky.com

به گِل نشسته آقا می‌فهمی ؟ مجبوررررررره

به گل ننشسته، به پیر به پیغمبر به گل ننشسته، گنده‌تر از اینشو میکشونن کنار ساحل و فرداش دوباره میبرن تو آب.

ماهی سیاه کوچولو دوشنبه 5 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:24 ب.ظ

حالا خوبه اسمم ماهی کوچولو هست! فکر کرده با سریندی پیتی طرفه که می گه حملش رو به عهده بگیر :)
کار اصلی همین ایده بود که برات ردیفش کردم و یادت باشه اگه چیزی گیرت اومد، 90 درصدش رو باید بهم بدی :))

خب آخه با این لافهایی که میای گفتم حتما میخوای یه تنه کشتی رو یدک بکشی دیگه، چه میدونستم همش طبل تو خالیه :))

سامی دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:45 ب.ظ

اقا جان چرا الکی دعوا میکنین؟ اینی که من میبینم تش باد میده ببخشید یعنی آب میده ( خلاصه سولاخه دیگه )
نتیجه گیری اخلاقی اونوقت میشه که ماله بد بیخ ریشه صاحابش
کی بووووددددد ؟
ببوسیییییممممم

بابا اونها که پیشنهاد دزدیشو میدن حواسشون از تو جمع‌تره
میدونی چند کیلو آهن قراضه‌ست برای فروش؟

مهدیه شنبه 1 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:47 ب.ظ http://www.specialehe.blogfa.com

bichare fek konam az tahdide tarside hamon ja khoshkesh zade
vagar na hatman jamesh mikardan

ماهی سیاه کوچولو چهارشنبه 5 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:25 ب.ظ

می گم خودتم همراه کشتی به گل نشستیا! :))

کاش به گل نشسته بودم، اقلا پام روی خاک سفت بود، روی آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس سرگردان شدم.

یه زن دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ب.ظ http://me-justawoman.blogsky.com

نیستی استادددددددد کجایی؟

دیگ به دیگ میگه روت سیاه
من اگه نمینویسم اقلا کامنت‌دونیم بازه بابا
اون کامنت‌دونی رو باز کن بیایم یه آدمی بفروشیم اقلا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد