همش تقصیر این حاجباران بود با این پستش که یادم انداخت هنوز هم میشه عصبانی بود و داد زد و لگد پروند و شکست و خورد کرد و بهم ریخت و کتک زد و کتک خورد و رفت کلانتری و ...
حالا گیریم ما از این عرضهها نداشته و نداریم و نخواهیم داشت و فقط زورمون به سر و کله خودمون میرسه و این وبلاگ فکسنی کم خواننده.
بله، میدونم، لازم به نصیحت و تذکر و شماتت و فحش و فضاحت نیست. همه خوانندهها برای من محترم بوده و هستند و کامنتگذاران محترمتر رو که دیگه نگو و نپرس اما خودتون قضاوت کنین، در موقعی که آمپرتون میچسبه به سقف بهتره وبلاگ سوزی کنین یا اینکه گوشی موبایلتون رو بکوبین تو دیوار؟ کامنتها رو حذف کنین یا برین بزنین تو گوش مدیرتون(که از قضا رفیقتون هم هست).
خلاصه هرچه که بود تموم شد و آمپر ما هم فروکش کرد.
اصلا میدونین چیه؟ جدی؟ میدونین؟ خوب به منم بگین خوب.
اما خداییش به هیچکس برنخورد ما مرحوم شدیم الا یک نفر که اونم نمیگم چه فحشهایی داد.
به به! سلام!
واقعا که خیلی لوسی!
این لوس بازیا چیه از خودت درآوردی؟
تا تقی به توقی می خوره و زورتم که به هیشکی نمی رسه می زنی وبلاگت رو داغون می کنی، می دونی چیه، آدما باید یاد بگیرند (یکیش خودم) که در مواقع عصبانیت خودشون رو کنترل کنن که اینقدر خراب کاری نکنن، اگر نتونند...
حالا ادامه نمی دم، که باز نگی فحشم داد، حالا چی شده بود؟
به به علیک سلام
بابا مگه من چند بار وبلاگ پکوندم که میگی تا تقی به توقی میخوره میترکونم؟
من خودم آخر کنترلم آبجی اما ایندفعه واقعا خارج از کنترلم بود و تاوانشم یه گوشی موبایل له شده و ارتحال وبلاگ حیوونکی شد.
دروغ چرا، باعث و بانیش هم چت بود و همین وبلاگ کذایی چون از طرف شرکت متهم شدم به بلاگیدن و چتیدن و کامنتیدن و ... و ... و در نتیجه لنگ در هوا موندن پروژه و ... و ...
اما اینم بگم که پیروز میدان من بودم.
ای بابا اینا بهونس من که از خودم و کارو زندگی بیزار شدم
باید رفت
امیدوارم بتونم برم
خیلی خستم
شما می تونی داد بزنی اگه من بزنم بی حیام
اگه گریه کنم ضعیفم
ضعفو پذیرفتم بعلاوه همه بغضایی که تو گلومه
واقعا خستم خیلی خسته
ببینم موبایلم بشکنه یا وبلاگم و دیلیت کنم اثری هم داره؟؟؟
اولا تا وقتی مطمئن نشدی که میتونی یه گوشی بهتر بخری نشکونش.
ثانیا داد زدن برای ما مردان هم مساوی با بیحیاییه و گریه رو که دیگه نگو، ضعف که هیچی، میگن چرا مثل دخترا گریه میکنی؟
ثالثا دنبال بهونه میگردی بری فرنگ دیگه چرا خستگی و بیزاری رو بهونه میکنی، برو حالشو ببر آبجی
ااااا
اومدی؟
گوشی نو مبارک:)
یعنی تعهد ازت گرفتن که وبلاگ و حذف کنی که این کارو کردی؟
اصلا چه معنی داره بیان به تو بابت این چیزای بی....گیر بدن ها؟
حالا چقدر برات بریدن؟؟:))
ممنون
عمرا کسی از یمخ بتونه تعهد بگیره یا محکومش کنه آبجی
الان بهترم (:))
شما چی؟؟؟
دیگه چه خبر؟
خدا رو شکر، پس فعلا فرنگ مرنگ هوتوتو؟
خبر جدید ظهور یک شکارچی شب جدیده که تا حالا ۷ تا از نسوان رو هوتوتو کرده. خدا خیرش بده.
مرسی یعنی چنین ارزویی برای من دارید؟؟؟
آخه فکر کنم یکدقیقه برای شکارچیه غر بزنی یا خودشو دار میزنه یا به اولین نیروی انتظامی معرفی میکنه.
واقعا؟؟؟
منو می شناسید یا اینطوری حدس زدید؟
نکنه تو نوشته هام پیداست؟
ترس
جدا متوجه نشدی تا حالا؟
یکبار وبلاگتو بخون، اگه یه پست بدون غر پیدا کردی جایزه داری.
شرمندگی
خجالت
...
دشمنت شرمنده، از این به بعد به خودتو و بلاگستان قول بده دیگه غر نزنی مگر روزی یکبار اونم تو وبلاگت
سخته ولی از همین الان به بعد
من غر نمی زنم :)
خدا رو شکر
۱۰ پست متوالی بدون غر جایزه دارد.
جایزش چیه؟
باز ناخنهات بلند شد آبجی؟ بازم غلط املایی؟ مجید دلبندم اونی که میگی جایزهاش است نه جایزش.
رشدش زیاده چه کنم؟
جایزه اش چیست؟
خوب ناخنگیر اختراع شده بانو
ضمنا توجه بفرمائید که بین "جایزه" و "اش" بایستی نیمفاصله قرارداد، اینطوری "جایزهاش"
وُرد بلد نیستم ...
نیم فاصله چه جوری می ذارن؟؟؟
حالا همون که نوشتی چیه؟؟؟
ربطی به ورد نداره که، اصلا ورد بطور مادرزادی نمیتونه نیمفاصله بزنه مگر با کمک یه نرمافزار دیگه، اما تقریبا تو همه وبلاگهای فارسی میشه نیمفاصله گذاشت، کافیه کلیدهای Shift+Space رو بجای Space بزنی.
خوب همین جایزهات بود دیگه که پیش پیش دادم و به معلوماتت افزودم.
خسته نباشم.
مرسی
خدایی من ناله ام؟؟؟
خواهش میکنم
محض رضای خدا یکدونه پستتو معرفی کن که توش خوش بحالت باشه.
نیگا به خودتون بکنید!!!
سه تا پست یکیشم که نقطه اس...
اصلا چرا نمی نویسید؟؟؟ چی شده دوباره؟؟؟
شما به من چیکار داری؟ شما از رو دست خودت نگاه کن، برای همینه که همیشه از زمین و زمان ناراضی هستی دیگه.